کتاب رمان نسلی از مجنون
با "نسلی از مجنون" زندگی کردم و برای نوشتن هر فصل از زندگی شخصیت های این داستان با تکیه بر قدرت، ایمان، عشق و غرور با آن ها قدم برداشتم. در کنارشان پیش رفتم و احساسم را در وجودشان دمیدم. مشکلات را از میان برداشته و راه را با حضورشان هموار کردم، با آن ها لب به خنده گشودم و با آن ها گریستم. صبوری کردم و در برابر سختی ها ایستادم و برای رسیدن به هدف پیش رفتم تا شاید رسیدن به چنین مقصدی راهکاری باشد برای آیندگان تا به آنچه در آرزویش هستند، برسند.