در طی سالهایی که در بورس اوراق بهادار به فعالیت مشغول بودهام، همواره در تحلیل و بررسی بازار حضور پررنگ علم مدیریت بازاریابی را در آن، دیده و درک کردهام. هر چند، منابعی که بتواند از این منظر به بازار سهام نظر اندازد، بسیار کم و ناچیز میباشند. خبرگان بازار بورس میدانند، که ما در یک دنیای بیانتهای تحلیل و بررسی بازار قرار داریم و هیچگاه نمیتوان ادعا کرد، که یک تحلیل گر بازارهای مالی به انتهای دانش درک بازار رسیده است، ولی با این وجود یک کاوندهی دانش باید، بیان مفاهیم علمی را از جایی آغاز کند و راهی را بگشاید. هدف ازتالیف این کتاب تفکیک و تجزیهی علم مدیریت بازاریابی و شناخت شرکتهای برتر بازار بورس از این منظر میباشد. در طی سالهای اخیر با فراگیر شدن و جذابیت بازار بورس ایران استفاده از ابزارهای رایج تحلیل سهام همانند تحلیل بنیادی و تکنیکال در بین فعالان بازار رواج بیشتری یافته است. ما برآنیم تا قدمی فراتر از تحلیل بنیادی و تکنیکال رایج برداشته و بینشهای جدیدی در یافتن و سرمایهگذاری در شرکتهای برتر بیابیم. با اینکه گستره علوم بازاریابی و مدیریت بسیار زیاد است، اما تا کنون، کمتر از این منظر به تحلیل بازار بورس و ساختار شرکتها توجه شده است. با بررسی و تجزیه و تحلیل شرکتها، از این دریچه، حقایقی استخراج میشود،که اغلب مورد غفلت فعالان بازار واقع شده است. وقتی تحلیلگر یا سرمایهگذار بازارهای مالی، دریافتهای متنوع و متفاوتی از نگاه به یک صنعت یا شرکت داشته باشد، نکاتی را خواهد یافت که دیگران در نیافتهاند و این منجر به یک مزیت رقابتی انسانی خواهد شد، تا در روند کسب سود از بازار، یاری کننده باشد. آنچه واقعیت بازارهای مالی همچون بورس در پیش چشم روی ما قرار داده این است، که تنها تعداد معدودی از افراد، درآن به موفقیتهای بزرگ دست یافتهاند و این افراد، دو کار اساسی کردهاند: اول شخصیت سرمایهگذاری یا تحلیلگری خود را از منظر روانشناسی فردی و جامعه شناسی ساختهاند، و دوم اینکه تا توانستهاند، از علوم مختلف در جهت شناخت و درک بازار بهره بردهاند. برای به دست آوردن موفقیتهای مالی، رسیدن به هر کدام از این دو، بدون دیگری، منجر به نتایج سودمند نخواهد شد. برای آنکه در یک مسیر صحیح، درصد خطای تحلیل یا سرمایهگذاری خود را کاهش دهیم، لازم است تا با اندوختن مزایای صبر و دانش، حلقههای گمشدهی تحلیل جامع شرکتها را بیابیم، تا به سرمنزل مقصود رسیم. در تحقیقاتی که در طی 15 سال ودر میان سالهای 2000 تا 2014 توسط هالت و فرنر صورت گرفته است، محققان شواهد تجربی قانع کنندهای یافتهاند، که نشان میدهد، رضایت مشتریان یک شرکت به شکل مؤثری در رشد سهام آن شرکت، بیش از رشد شاخص بازار مؤثر بوده است. در حقیقت مدیران اگر شرکت را خوب اداره کنند، قیمت سهام خودش رشد خواهد کرد. این شواهد ما را به سمت دو چیز هدایت میکند: مدیریت و بازاریابی. در حقیقت وجود تیم مدیریتی و بازاریابی مناسب در یک شرکت در بلند مدت، منجر به رشد قیمت سهام آن میشود. این تحقیقات به ما نشان میدهد، که درک و شناخت خصوصیات و ویژگیهای مدیران و بازاریابان شرکتها، توسط سهامداران و سرمایهگذاران منجر به تصمیمات بهتر در جهت یافتن شرکتهای متعالی بازار خواهد شد. امروزه وسعت علم مدیریت بازاریابی آنچنان زیاد است، که مدیران و مؤسسان شرکتها هم، با تکیه و توجه برآن است، که میتوانند، سهامداران و سرمایهگذاران مناسب برای بالندگی شرکت خود، بیابند. با درک این پارامترها و روابط و متغیرهای دیگری که به آنها خواهیم پرداخت، به دنبال چشمانداز آیندهی اقتصاد و تجارت رفته ایم و از تحلیل کلنگر بازارها، به تحلیل جزء نگر شرکتها خواهیم رسید. برای اینکه مطالب به شکل ملموس و با شفافیت بیشتری در ذهن مخاطبان شکل بگیرد، نمونهها و مثالهای کاربردی شرکتها، چه در بازارتجارت جهانی و چه در بازار بورس ایران آورده و ذکر شده است، تا یکی از ویژگیهای این کتاب، استفاده از تجربههای ملموس و اقتباس مفاهیم و آموزهها از متن داستانهای واقعی شرکتها و مطالعات علمی باشد. یان کارلزون مدیراجرایی خطوط هواپیمایی ساس میگوید: «به ترازنامه ما نظر افکنید. شما در سمت داراییها چندین و چند فروند هواپیما خواهید یافت،که میلیاردها دلار ارزش دارد، اما این اشتباه است! داراییهای ما چندین و چند نفر مسافر راضی است، که سال گذشته با ساس مسافرت کردهاند. زیرا تنها دارایی ما این است، مسافرانی که از خدمات ما راضی هستند و حاضرند، برای استفاده مجدد از آن پول پرداخت کنند!». مزیت رقابتی درشرکتها درقرن پیش رو به نحوی فزاینده، همانند بیان بالا، از داراییهای نامشهودی حاصل میشود که، تقلید و کپی برداری از آنها دشوار است. ما تحلیلگران و سرمایهگذاران بازارهای مالی، برای یافتن خصوصیات و ویژگیهای شرکتهای برتر، همانند این مدیران پیشرو، نیازمند تغییر باورهای خود هستیم. ما نیازمندیم، برای تغییر بازده سرمایهگذاریهای خود، نخست، بینشهای گذشتهی خود را اصلاح کنیم و سپس، با نگاهی نو به فرآیندهای اقتصادی جهان فردا بنگریم. در عرصهی تجارت ما با 5 نوع شرکت مواجهایم: «نخست شرکتهایی که باعث بروز رویدادها میشوند. دوم شرکتهایی که تصور میکنند، باعث بروز رویدادها شدهاند. سوم شرکتهایی که، نظاره گر بروز رویدادها هستند. چهارم شرکتهایی که، از بروز رویدادها به شگفتی میافتند و پنجم شرکتهایی که از بروز رویدادها بیخبرند !». ما به دنبال شرکتهای نوع اول هستیم. شرکتهای تاریخ ساز که رویدادهای ثروت سازی ماندگار را رقم میزنند. شرکتهایی که به دنبال منافع مشترک و هم زمان مشتریان و سهامداران خود هستند.
برچسب محصولات:
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.